وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
سفر وقتی اندوه به سر انگشت ماجرا میرسد

ابزار وبمستر

سفر

۹ آبان ۱۴۰۳
۰۶:۴۷:۲۵
خطوط

رفتم اونجا

آروم و گرم و آفتابی

خورشید هر روز جلو چشامون غروب میکرد

یه دشت خالی

دسته های گندم

صدای بازی بچه ها

صدای آواز ایرانی‌ها

سکوت خونه

غذاهای دریایی و بی میلی من

پیاده روی بالای ساحل روی دسته صندلی چرخدار

پاستا

راکی

از من از رابطه از احساسم از افکارم

از استادم که میگفت عجیبه برات دیدن من اینجا؟ الان چه حسی داری؟ انتظارت چی بود؟ 

گفتم که چقدر بی انتظار بودم

که‌‌ خیلی وقته دیگه بت نمیسازم

گلوریا جینز و لته و کیک هویج

شهر سوخته

حرفا و افشاگری های کنار ساحل

توی مسیر برگشت دیگه حال عادی نداشت

... 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به وقتی اندوه به سر انگشت ماجرا میرسد است. || طراح قالب avazak.ir