وحشت
۹ آبان ۱۴۰۳
۰۶:۴۷:۲۰
نظرات (0)
شعری را که با حال من میزان نباشد
نخواهم فهمید
نشسته بودم، ورق میزدم و اشک میریختم
حالا نمیدانم آن واژه ها چه معنا داشتند
قرص هایم را اشتباهی خورده بودم
شاید اشک میریختم بخاطر داروها
نه شعرها
حالا که کیبرد خیس است
تلفن خیس است
سوسک های کوچک خیس اند
شماره های مرغداری ها خیس اند
بخاطر چیست؟
من دوست داشتم آغوش خطر
امن باشد
که نیست
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]