اکنون میانِ خودم
۹ آبان ۱۴۰۳
۰۶:۴۶:۲۵
نظرات (0)
"نمی نویسم
پس رنج نمیکشم"
نه اینکه سعی کنی ننویسی؛ به این صورت نمود پیدا میکند که میبینی روزها و ماه هاست گذشته و هیچ مکتوبی از خودت به جا نگذاشته ای جز لیست کارهایی که باید انجام دهی. همینقدر ساده و دردناک. چرا دردناک؟ اینکه میفهمی چقدر رنج و قلم به همدیگر گره خورده اند.
از کدام نوشتن حرف میزنم؟ از ریخته شدن. از چکیدن. از جاری شدن. از رفع حاجت کردن. از خالی شدن.
...از آن نیاز مبرمی حرف میزنم که باید، باید هر شب، هر لحظه هر جا، به گونه ای توسطه کلمه و شکل شعر یا نثر، شکل خط خطی های نامعلوم، به داخل کاغذ، وبلاگ یا هر صفحه ی دیگر، فرو میرفت.
نمی نویسم
آیا
هستم؟
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]