وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
مفاهيم... كلمه هام آلوده ميبارند/... وقتی اندوه به سر انگشت ماجرا میرسد

ابزار وبمستر

مفاهیم... کلمه هام آلوده میبارند/...

۹ آبان ۱۴۰۳
۰۶:۴۶:۱۷
خطوط
می شد که پشت لبخندها

محصور باشد

در دیوارهای پوچی

و در هایی که

همیشه

به گذشته باز میشوند

 

آدمی اگر باشد

که به فلسفه عشق در سینه اش هم راه پیدا کند

باز هم

آب از آب تکان نمیخورد

 

و این

تمام ماجرا نیست

 

دست به دامن زمان

اتفاق، آرزو میکند

 

غولِ این مرحله آیا

خیلی دور است هنوز؟

 

یا

اصلا

هیچ انقلاب دوباره ای در کار نیست و

 

نگو

"همین است که هست"

...

 

خسته هم نباشم اگر حتی

چیزی درونم

_بی نام_

_بی نشان_

به سوی خواب می خواندم

 

چیزی درونم:

"بی نام"

"بی نشان"

 

و خواب

تمامِ ماجرا نیست

 

اندوه،

شکلِ زیباتری هم داشت؛

در آغوش امنِ خطر

ورای بیم

اما

کافی نبود

 

آنچه بود و دیگر نیست

به "نخواهد بود" پیوسته است

گویا

با زمان واکنش داده

که دیگر.

 

و هنوز حالِ خوبم، خوب نیست

و هیچوقت شاید.

 

آینده انگار

معشوقی ست

_به بند کشیده_

که اینگونه عاشق، انتظار میکشم

 

'خالی از شعری که در قلب منعکس شود'

 

و این

تمامِ ماجرا نیست

94.10.16



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به وقتی اندوه به سر انگشت ماجرا میرسد است. || طراح قالب avazak.ir