وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
ابر ها وقتی اندوه به سر انگشت ماجرا میرسد

ابزار وبمستر

ابر ها

۹ آبان ۱۴۰۳
۰۶:۴۶:۱۲
خطوط
میدانم چقدر دوست داری که صبحها از پنجره ی آشپزخانه بزنی به آسمان یا حتی

همین خیابان زیر پا.

میدانم دیروز میخواستی با یک چیزی روی یک دیواری بنویسی: از عشق نیست

از تنهایی ست

از خلاء.

میدانم که وقتی خودت را میبینی چقدر یاد مادرِ شخصیت اصلی دیوانه وار می افتی (رختخواب محبوبش).

میدانم به باور رسیده ای اما هنوز با تردید به هر صبح میرسی.

میدانم که چقدر دلت میخواهد مثلِ چی، مدام بنویسی.

میدانم که چقدر شبیه دیالوگ امی آدامز میشوی گاهی، وقتی که به بستر رفته بود و گریه میکرد.

 

اطلاعاتِ شخصیِ پراکنده/بلادی آی کیو



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به وقتی اندوه به سر انگشت ماجرا میرسد است. || طراح قالب avazak.ir