بازگشت به تخیلات...
۹ آبان ۱۴۰۳
۰۶:۴۵:۰۰
نظرات (0)
تلخم و حل شده کابوس وجودم در سم
غیرِ تو از همه ی آدمها میترسم
* مهدی موسوی
میدونستی خیلی حسودم؟
خودم الان اینو فهمیدم ... حالا چه فرقی میکنه..حافظه م آتیش گرفته ..بیا و با دو کلمه خاکسترش کن...
حرفات مثه آبه روی آتیشه..وقتی غم آتیشم میزنه...
دارم چی میگم؟
من از وهمی به وهمی دیگر سیر میکنم .
یک پایانِ تلخ، کاش همانقدر که تلخ بود پایان هم بود... این پایان نیست.. روزهایم سراسر با تو آغاز میشوند
این پایان نیست...
باورم نمیشه
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]