تاوان
۹ آبان ۱۴۰۳
۰۶:۲۹:۰۲
نظرات (0)
من از تو حرف نمی زنم
و این اصلا اتفاقِ خوشایندی نیست
وقتی می دانم قرار است از نو بی تابی هایم تکرار شود ...
/...
من از تو حرف نمی زنم بخاطر گوش هایی که افکارشان را میشنوند نه صدایم را...
گاهی تو را از چشمانم بیرون میدهم... گاهی در گلویم خفه ات میکنم
و گاهی تو را در خودم از یاد میبرم
انگار
هیچوقت دوستت نداشته ام ...
به گمانم مریضم !
مرا با حضورت معالجه کن !
دمی...
لحظه ای...
من با خاطره ها نفس میکشم...
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]